جشن مهر

شروین محبی کرمانی

روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان

مهر بیفزا ای نگار ماه چهر مهربان 

مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر

مهربانی کن به روز مهر و جشن مهر گان

جـام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ

وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان

شعر از مسعود سعد سلمان

———-

مهرگان آمد و این روز بزرگ که خود نوروزی دیگر است را شادباش می گویم.

این جشن در روز مهر از مهر ماه برگزار می‌شود که هم اکنون برابر با روز دهم مهرماه است. افزون بر یکی بودن نام روز و ماه در این جشن، مناسبت‌های دیگری را نیز برای برگزاری این جشن برمی‌شمرند، که مشهورترین آنان قیام کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک و به پادشاهی نشستن فریدون است.

ضحاک که پس از چیرگی بر جمشید پادشاه ایران، به تخت نشسته بود، به ستمگری و کشتار ایرانیان پرداخت. پس از هزار سال که مردم ایران کشته شدن بسیاری از جوانان خود را به دست ضحاک دیدند، به دوران پادشاهی جمشید که سراسر فراوانی و شادی بود غبطه خوردند و به رهبری کاوه آهنگر بر ضحاک شوریده و به سپاه فریدون برادر زاده جمشید گرویدند. فریدون پس از پیروزی بر ضحاک او را در کوه دماوند به بند کشید. این داستان با خود دو پند مهم دارد که به ما که نشان می دهد هرگاه که مردمان بر ستمگران بی تفاوت شوند ضحاک زمان، بر آنها چیره خواهد شد و مهم ترین دارایی مردم که جوانانشان است را از میان می برد. و دوم آنکه امید را نباید از دست داد و همواره نور بر تاریکی پیروز است یا به قول نظامی گنجوی پایان شب سیه سپید است.

———-

در میان جشن‌های ایرانیان، مهرگان و نوروز از ارزش ویژه‌ای برخوردارند.

واژه مهر یا میترا دارای دو مفهوم مهم است. یکی “مهر و دوستی و روشنایی” و دیگری ” پاس دارِ پیمان میان مردمان”.

این واژه در زبان ما در مقابل دروغ، دروغ گویی، پیمان‌شکنی و نامهربانی کردن است. به همین دلایل است که این واژه برای خورشید نیز که سراسر روشنایی بخش و زندگی ساز است به کار می رود.

 واژه ی “گان” را نیز پسوندی می‌دانند برابر با معنی جشن.

بنابراین یا باید گفت جشن مهر، و یا مهرگان.

واژه مهرجان معرب مهرگان است که هم اکنون در بسیاری از کشورهای آسیایی به ویژه کشورهای عربی به معنای جشن و فستیوال به کار می رود که خود نشانگر بزرگی این جشن در دوران باستان و تاثیر آن بر فرهنگ دیگر کشورها می باشد.

————–

هنگام جشن مهر در جامعه کشاورزی ایران بزرگ، برابر با اعتدال پاییزه است. هنگامی که خورشید جهان تاب از شمال تا جنوب زمین به طور مساوی می تابد.

 این دیاگرام با دیاگرام نوروز هم یکیست. زیرا همانگونه که نوروز روز اعتدال بهاری است، مهرگان نیز روز اعتدال پاییزی می باشد. یعنی طول روز و شب دقیقا برابر می شود.

جشنهای تیرگان و شب چله نیز به ترتیب در اوج درازترین روز و درازترین شب سال که نقطه مقابل اعتدال است برگزار می شد. اما پس از اصلاح سالشمار ایرانی که در برنامه های پیشین نیز گفته شده است، برخی از این جشن ها جابه جا شدند.

اعتدال یعنی اینکه خورشید در همه جای جهان به یک اندازه می تابد. اینکه ایرانیان در هزاران سال پیش چگونه آگاهی داشته اند و می دانستند که در مهرگان و نوروز از قطب شمال تا جنوب روزها 12 ساعت و شبها 12 ساعت است جای شگففتیست و نیاز به پژوهش های بیشتری دارد. مسلم است که گرد بودن کره زمین را هم در همان زمان کشف کرده بودند.

مهرگان هنگام برداشت در جامعه کشاورزی ایران است. جشن برداشت و انباشتن فرآورده‌ها، پرداختن خراج و مالیات و اندوختن نیازمندیهای زمستانی بوده است که هنوز هم در بسیاری از نقاط ایران – هر چند نه به نام مهرگان – برگزار می‌شود. کتِزیاس Ctésias)) پزشک دربار هخامنشی می‌نویسد: “این تنها موقع سال است که شاهان پارس می‌توانند و حق دارند که تا جایی که می خواهند مِی بنوشند”. چرا که شاه ایران همواره باید هوشیار می بوده و هیچ گاه پروانه نداشته که تا آن اندازه باده گساری کند که مستی خِرَدَش را از میان ببرد. ایرانیان در این روز کلاه یا تاجی که مانند آفتاب بوده را به یادگار از میترا یا ایزد مهر بر سر می‌گذاشتند و بازارچه ای بر پا می‌کردند و به شادی می پرداختند. آتش بازی، اسب سواری و چوگان ازدیگر بخشهای این مراسم بود.

ایرانیان بر این باور بودند که اهورا، یاقوت را در نوروز و زِبَرجَد را در مهرگان پدید آورده است، و ارج این دو روز بر روزهای دیگر مانند برتری یاقوت و زبرجد است بر گوهرهای دیگر.

شنیدن داستان پر پند و اندرز بر تخت نشستن فریدون و آگاهی یافتن مادرش از آن و برگزاری جشن مهر  از زبان فردوسی، دلربایی بیشتری دارد:

فریدون چو شد بر جهان کامکار
ندانست جز خویشتن شهریار

به رســم کیان تاج و تخت مهی
بیاراست با کاخ شاهنشهی

به روز خجسته سـر مهر ماه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه

زمانه بی اندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس ره بخردی

دل از داوری ها بپرداختند
به آیین، یکی، جشن نو ساختند

نشستند فرزانگان، شادکام
گرفتند هر یک ز ياقوت، جام

می روشن و چهره ی شاه نو
جهان نو ز داد از سر ماه نو

بفرمود تا آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند

پرسـتیدن مهرگان دین اوست
تن آسانی و خوردن آیین اوست

کنون یادگارست از و ماه مهر
به کوش و به رنج ایچ منمای چهر

, ,
اشتراک گذاری