افق رو به دنیای جدیدِ نظام پادشاهی مشروطه

حجت کلاشی

برای ما غیر از بازگشت به قانون مشروطیت راه حل دیگری وجود ندارد. شعارهای دیگری که داده می‌شوند، در مورد رویاهاست. رویا بسیار خوب‌ست. اما تا کجا می‌توان به آنها جامۀ عمل پوشاند، مهم است. اصلاً جز یک راه پیش روی ما وجود ندارد و آن این است که؛ به همۀ وسوسه‌هایی که چپ در ایران درست کرده پایان بدهیم. باید متوجۀ این باشیم که نظام پادشاهی مشروطه حاصل انباشت تجربۀ هزاران سالۀ ملت ایران است و این تجربه در مواجهه با نظام جدید، یا با دنیای مدرن توانسته است خود را به روز بکند. تنها تجربه‌ای‌ست که واقعاً موجود و در اختیار ما است، که در درون آن می‌شود به سمت دمکراسی رفت، درونش می‌توان سکولاریسمی که به دنبالش هستند پیاده کرد. در درون آن می‌شود به اقتدار ایران، به تاریخ ایران به امنیت و امور دیگر فکر کرد.

این‌که می‌گویم تنها تجربه است، برای این است که در درونش می‌شود به این امور فکر کرد. اتصالی با دنیای جدید دارد. در مورد نظام قبلی هرچه که بگویند، یک امر مسلم و قطعی‌ست، و آن این‌ست که افق آن رو به دنیای جدید بود. یعنی هر نظامی، مثل هر بذری به روی افقی باز می‌شود. همان‌طور که یک دانه رفتنش به سمت گل شدن است، افقش باز شدن یک گل است، نظام سابق افقش، افق دنیای جدید بود. یعنی در واقع نظامی بود، هم قدیم و هم جدید. یعنی یک نظام هزاران ساله‌ای بود که داشت نو می‌شد. هیچ نظامی نمی‌تواند یک شبه خودش را در همۀ وجوه نو بکند. بلکه باید به آن فرصت داد، تا در مواجهه با مسایل مختلف وجوه مختلف خود را نو بکند. نظام سابق افقش به سوی جهان جدید گشوده بود. یعنی اگر هر ایرادی را هم که از آن نظام پیدا بکنند و بگویند، می‌توانیم بنشینیم و در باره‌اش صحبت کنیم، آسیب‌شناسی بکنیم، تاریخ‌نگاری بکنیم، تا ببینیم ایرادش چه بوده! اما یک چیزی مسلم است و آن این است که جنس نظام سابق جنس نظام جدید بود. هم‌افق بود با دنیای جدید. یعنی اگر نظام گذشته شکوفا می‌شد، ایران در درون کشورهای مدرن جای می‌گرفت، با ارزش‌های جدید.

اما جمهوری اسلامی نظامی‌ست که افقش قدیم است. یعنی تقو یمش، تقویم کهنه است. یعنی اگر جمهوری اسلامی فرصت پیدا کند، شکوفا بشود، اگر شکفته هم بشود و حتا اگر بتواند استعدادهای درونی خود را باز کند و استعدادهایش بگشایند و حرکت کنند و بالفعل بشوند، بازهم نظام بین‌الملل و به نوعی فرهنگ اجتماعی در مقابلش است. اگر این موانع هم رفع بشوند، اما افقش هم‌افق طالبان است. هم‌افق داعش و این نوع حکومت‌هاست. البته از این ناراحت است که نتوانسته این‌ کارها را انجام بدهد. اگر بتواند صدای زنان را خفه می‌کند، یا اگر بتواند آداب زندگی ایرانی را به عقب برمی‌گرداند. اگر بتواند، سعی خواهد کرد، سبک زندگی را به‌طور کامل برگرداند. به همین خاطر راه حلی که وجود دارد، دست‌شستن و تسویه حساب و شجاعت در تسویه حساب با همۀ ایدئولوژی‌هایی که می‌خواهند رؤیا و سراب برای ما تصویر کنند. باید این شجاعت را داشته باشیم و با همۀ اینها تسویه حساب بکنیم.

این بدین معنا نیست که بگوییم مردم حق ندارند نظام‌های دیگری را انتخاب بکنند. مردم آزادند. اما بحث این است که ما باید از درون نظامی که به آن معتقد هستیم، از آن دفاع بکنیم و این را به مردم توضیح بدهیم که این نظام بهترین نظام ممکن برای ایرانیان هست. در درون آن می‌توان به آن‌چه می‌خواهند برسند. از این جهت فکر می‌کنیم نظام پادشاهی مشروطه یک ضرورت است.

, , , , ,
اشتراک گذاری